خلع ید و تمام نکات مهم مرتبط با آن

خلع ید و تمام نکات مهم مرتبط با آن

وکیل ملکی

 

جهت مشاوره تلفنی و حضوری و یا درخواست وکیل  با شماره های زیر تماس بگیرید

77033457_021

09220583118

 

 

وکیل خلع ید،دفاع در اجرای حکم خلع ید، حسن اصفهانی وکیل متخصص ملکی

 

خلع ید، از مهمترین دعاوی ملکی می باشد. در این دعوی، مالک از شخصی که ملک وی را به صورت غیر قانونی، متصرف شده است، شکایت می‌کند و مرجع قضایی پس از حصول شرائطی که ذیلا بررسی خواهد شد، حکم به خلع ید شخص متصرف از ملک می دهد. مهمترین دغدغه مالک در این دعوی که گرفتن وکیل ملکی را برای او الزامی می کند، این است که مالک باید مالکیت و سلطه بلامنازع خود را بر ملک، ثابت کند.

تعریف دعوای خلع ید 
خلع ید یک دعوای حقوقی در مورد اموال غیرمنقول (خانه، زمین، باغ) است. مطابق ماده 308 قانون مدنی، دعوای خلع ید هنگامی مطرح می گردد که شخصی به طور غیرقانونی در مال غیرمنقول دیگری تصرف نماید و صاحب مال بخواهد مال خود را از دست متصرف خارج کند. ماده 308 قانون مدنی اشعار می دارد: «غصب استیلا بر حق غیر است به نحو عدوان». هرچند  واژه خلع ید در قانون مدنی نیامده اما این ماده خلع ید را تصرف غاصبانه معرفی می کند که درواقع  نتیجه رفع تصرف ملک غصبی، همان خلع ید است.
 

شرایط و ارکان ضروری دعوی خلع ید
دعوای خلع ید باید از ویژگی هائی برخوردار باشد تا مورد پذیرش قرار گیرد.
۱ –مالکیت خواهان 
 اولین قدم برای طرح دعوای خلع ید آن است که مدعی، مالکیت داشته باشد ، لذا ضروری است ابتدا خواهان مالکیت خود بر مال موضوع دعوی را به اثبات برساند و اگر خواهان مالک نباشد چون ذی نفع محسوب نمی شود قرار رد دعوای مطروحه صادر می شود.
ملاک مالکیت خواهان و مدعی نیز با توجه به مواد22، 46 و 48 قانون ثبت و خصوصا رای وحدت رویه شماره ۶۷۲ مورخ ۱ / ۱۰ / ۱۳۸۳ نیز سند رسمی است و نه سند عادی (قولنامه یا مبایعه نامه) و مطابق با رأی وحدت رویه فوق خلع ید از اموال غیر منقول فرع بر مالکیت [رسمی] است. بنابراین در صورتی که خواهان فاقد مالکیت ثبتی باشد دعوی وی بی تردید غیرقابل استماع است.


۲ – عدوانی بودن تصرف
استیلا بر مال دیگری در صورتی غصب محسوب می شود که تصرفات متصرف، غیر مجاز و غیر قانونی باشد. عدوانی بودن تصرف، شرط ضروری تحقق غصب است. همچنین غصب با عدم اطلاع و ناآگاهی غاصب نیز محقق می شود. ممکن است خریداری مال غصبی را خریداری نماید و در آن تصرف نماید. در این صورت باز هم غاصب شناخته شده و مسئولیت دارد هر چند که مقصر نبوده و سوء نیتی نداشته باشد.

۳ – غیر منقول بودن موضوع دعوا 
مالی که نسبت به آن دعوی خلع ید مطرح می گردد باید مال غیر منقول باشد ( مانند زمین، خانه، آپارتمان) و دعوای خلع ید نسبت به اتومبیل و .... قابل طرح و پذیرش نیست.

 

 

ادله اثبات خلع ید از ملک

 

قانون در خصوص املاکی که جریان ثبتی آنها به اتمام رسیده فقط مالک ثبتی ملک را مالک حقیقی و برخوردار از حقوق مالکانه می داند و از او دفاع می کند.

دعوای خلع ید از قرارداد ناشی نمی گردد لذا تصرف غاصبانه ملک در واقع یک عمل حقوقی است  واز این جهت ریشه قراردادی ندارد لذا تنظیم دادخواست و شیوه تحصیل دلیل در آن بسیار حساس بوده و دارای ابعاد حقوقی منحصر به فرد می باشد.

اثبات تصرف ملک موضوع مالکیت در دعوای خلع ید توسط وکیل دعاوی خلع ید بسیار اهمیت دارد چرا که در غیر اینصورت به صرف انکار تصرف توسط غاصب ولو به صورت کذب دعوا شکت خورده و تمام وقت و هزینه مصروف به هدر خواهد رفت.

 

وجود اشتراک و افتراق خلع ید و تصرف عدوانی

در دعوای تصرف عدوانی، رعایت تشریفات دادرسی لازم نیست؛ در صورتی که در خلع ید رعایت این تشریفات لازم است؛ در حالی که هر دوی این دعاوی قابلیت تجدیدنظرخواهی را دارند. در خلع ید به موجب ماده یک قانون اجرای احکام مدنی، ضروری است که حکم قطعی و سپس اجرایی شود؛ این در حالی است که چون دعوای تصرف عدوانی بلافاصله قابل اجرا است، نیازی به قطعی شدن و صدور اجراییه ندارد و درخواست تجدید نظر مانع اجرا نخواهد بود.

 

تفاوت دعوای خلع ید و تخلیه ید

دعوی تخلیه ید از جمله دعاوی مشابه با دعوی خلع ید است مهم ترین وجوه تشابه آنها این است که اولا موضوع هر دو مال غیر منقول است و ثانیا نتیجه هر دعوا خارج نمودن مال از تصرفات متصرف است اما این دو تفاوتهای اساسی با هم دارند به همین دلیل در عرف خاص و قضائی بین خلع ید و تخلیه تفاوت وجود دارد.

دعوی تخلیه در مورد اموالی است که با اذن قانونی تصرف گردیده است استعمال می شود دعوی تخلیه غیر مالی محسوب می شود و مبنای تفاوت این دعوا این است که هر گاه بین مالک و متصرف در مورد ملک قرار داد اجاره ای منعقد شده باشد و پس از انقضای مدت اجاره، مستاجر یا متصرف حاضر به تخلیه به تخلیه ملک نباشد برای خارج نمودن ملک از تصرفات متصرف لازم است دعوی تخلیه مطرح شود.

بنابراین دعوای تخلیه ناشی از یک رابطه قراردادی است ولی دعوای خلع ید ناشی از تصرفات غاصبانه می باشد و متصرف بدون وجود هیچ گونه رابطه قراردادی و بدون اذن و اجازه ملک را تصرف می نماید.

در این گونه دعاوی شخص متصرف اول به شیوه قانونی و قراردادی و با اجازه مالک به انتفاع از ملک پرداخته است ولی بعد از تمام شدن زمانی که از قبل مشخص شده بود، ملک را به مالک اصلی تحویل نداده است و به شیوه غیر قانونی آن را به تصرف خود درآورده است.

 

دعوی خلع ید از املاک مشاعی 

شرکت در معنای خاص خود یکی از انواع عقود معین است که همراه با اشاعه در حق مالکیت ایجاد می شود . برای تحقق شرکت باید دو یا چند حق مالکیت در هم آمیزد . هدف از این آمیزش رسیدن به یگانگی است . شکل تکامل یافته شرکت در حقوق کنونی صورتی است که در آن مالکیت های جزء ، اصالت خود را از دست می دهند و در یک مالکیت جمعی و اشتراکی ادغام می شوند و اجتماع مالکیت ها وجودی مستقل می یابند که از آن به شخصیت حقوقی یاد می شود . ولی گاه اتحاد مالکیت ها به کمال نمی رسند و به حالت اجتماع در می یابند بدون آنکه اصالت هرکدام از بین برود ، در این حالت آن را اشاعه می نامند . در این حالت مالکیت شرکا اصالت خود را از دست نمی دهد و در مالکیت جمعی منحل نمی شود اما در عالم خارج آمیخته با حق دیگران است به گونه ای که در هر جزء وجود دارد بدون اینکه بتوان مصداق مستقل و جدا گانه ای برای آن تعیین کرد . برای مثال دو برادری که خانه پدر را به ارث می برند در عین حال که بر هر ذره و آجر آن مالکیت دارند ولی بر هیچ بخشی نمی توانند ادعای مالکیت مستقل داشته باشند . بهمین جهت است که هیچ یک از مالکین مشاع بدون اذن دیگران حق تصرف در مال مشترک را ندارند . در ماده 571 قانون مدنی آمده است «شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیئی واحد به نحو اشاعه» بر این اساس هرگاه بیش از یکنفر بر ملکی مالکیت داشته باشند مالکیت آنها بر ملک مذکور به نحو اشاعه بوده و مالکیت مشاعی محقق می گردد . مال مشاع در مقابل «مال مفروز» یا «ملک اختصاصی» است که آن عبارت است از مالی که شخص به نحو انحصار، مالک آن باشد؛ مانند خانه یا ماشینى که منحصراً در ملک یک فرد است و کسى با او شریک نیست و اگر قبلاً نیز مشاع بوده فعلاً تقسیم شده و هر کدام سهم خاص به خود را مالک‌اند.

 

همانطور که گفته شد دعوی خلع ید باید علیه کسی مطرح شود که برملک مدعی تصرف دارد در غیر اینصورت دعوی رد خواهد شد اما درخصوص خلع ید از ملک مشاعی بررسی چند نکته ضروری است :

 

1)       در ملک مشاعی طرح دعوی علیه تمامی شرکا ضروری نمی باشد

دعوی خلع ید باید علیه متصرف یا متصرفین ملک مشاعی طرح شود ، خواه متصرف شریک مشاعی باشد خواه مالکیتی بر ملک مشاعی نداشته باشد. (نظر مخالف وجود دارد)

 

2)      در ملک مشاعی طرح دعوی علیه همه متصرفین ضروری نیست

هرگاه چند نفر خواه دارای مالکیت مشاعی و خواه فاقد آن ملکی را متصرف باشند با توجه به ماده 2 قانون آئین دادرسی مدنی این خواهان است که محدوده رسیدگی دادگاه را معلوم می کند ولی در این صورت خلع ید از سایر متصرفین نیازمند طرح دعوی جداگانه می باشد .

 

3)     طرح دعوی از سوی یک یا چند تن از مالکین مشاعی جهت رسیدگی به دعوی کافی می باشد

ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی بیان می دارد «در مواردی که حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد ...» ملاحظه می شود مقنن در این ماده صدور حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع و به درخواست احد از مالکین مشاعی را پیش بینی کرده است . عدم استماع دعوی و مقید کردن آن به طرح دعوی از سوی دیگر مالکین مشاعی نیازمند نص است که چنین نصی وجود ندارد ، همچنین بنا بر اصول مسلم حقوقی نمی توان فردی را به طرح دعوی ملزم نمود و در صورتی که حقی از فردی تضعیع می گردد او حق دادخواهی دارد و نمیتوان رسیدگی به دادخواهی این فرد را منوط به ورود افرادی دانست که شاید تمایلی به اقامه دعوی نداشته باشند . باید توجه داشت که اگرچه دعوی خلع یدی که از سوی یکی از شرکا طرح شده است قابل استماع است اما در صورت مطالبه اجرت المثل ، تنها به نسبت مالکیت همان یک نفر رای به پرداخت اجرت المثل صادر می گردد .

 

اجرای حکم خلع ید مشاعی

به موجب ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی اگر به نفع یکی از مالکین مشاعی و علیه متصرف مال مشاع ، حکم خلع ید صادر شود ، متصرف از ملک بیرون رانده می شود اما ملک در اختیار محکوم له قرار نخواهد گرفت . زیرا لازمه ی تصرف محکوم له بر ملک ، تصرف در سهم سایر شرکای ملک مشاعی می باشد و اگر تصرفی بدون اذن سایر شرکا صورت گیرد متصرف یعنی محکوم علیه خود غاصب می باشد .

 

هزینه دادرسی دعوی خلع ید

دعوای تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق، غیرمالی است. در حالی که دعوی خلع ید، از جمله دعاوی اموال غیرمنقول مالی تلقی شده و از نظر پرداخت هزینه دادرسی، بر مبنای ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه عمل می‌شود و اختلاف یا عدم اختلاف در مالکیت تاثیری ندارد.

 

صلاحیت مرجع رسیدگی کننده

مطابق با ماده12 قانون آئین دادرسی مدنی دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول اعم از دعاوی مالکیت ، مزاحمت ،ممانعت از حق ، تصرف عدوانی و سایر حقوق راجع به آن در دادگاهی اقامه می شود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است ، اگرچه خوانده در آن حوزه مقیم نباشد .  بدیهی است با توجه به اینکه قابلیت تجدیدنظرخواهی رای صادر بر اساس تقویم خواسته تعیین می شود ، دعوی از حیث معیار صلاحیت و قابلیت تجدیدنظرخواهی همان است که خواهان در دادخواست خود به عنوان تقویم خواسته معین نموده است و اگر خواهان خواسته خود را کمتر از سه میلیون ریال تقویم نماید ، رای صادره قطعی و غیر قابل تجدید نظر می باشد .

لازم به ذکر است در این دعوی ارسال دادخواست به مرجع ذی صلاح از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی صورت می گیرد . جهت مراجعه به این دفاتر همراه داشتن مدرک شناسایی جهت احراز هویت و سند مالکیت و وکالتنامه ( در صورتی که دعوی از جانب وکیل دادگستری مطرح می گردد ) و همچنین کارت عابر بانک جهت پرداخت هزینه  دادرسی ، الزامی است.

 

دفاع از دعوای خلع ید

در پاره ای از دعاوی خلع ید طرح شده خوانده که طرف دعوای خلع ید است در دفتر ثبت املاک فاقد مالکیت رسمی بوده اما در عین حال به موجب روابط حقوقی با مالک یا مالکین ثبتی در واقع مالک ملک مورد تصرف می باشد اما به گونه غیر ثبتی فرضا به معامله بیع یا صلح ثبت نشده مالک است .

در اینگونه موارد اثبات مالکیت توسط خوانده باعث رد دعوای خواهان توسط دادگاه است که در بسیاری از موارد جهت اثبات این مراتب طرح دعاوی طاری طریق نیل به این مقصود می باشد لذا تشخیص نحوه دفاع امری در تخصص یک حقوقدان است

 نکات مهم در مورد دعوای خلع ید

• چنانچه ملکی به ثبت نرسیده و قانون ثبت هنوز در آن اجرا نشده باشد، داشتن سند مالکیت برای احراز مالکیت خواهان موضوعیت ندارد. حکم قطعی محکمه دال بر اثبات مالکیت پیوست دادخواست می‌شود.

• چنانچه خواهان با ارایه سند عادی در چنین املاکی مدعی مالکیت شده و تقاضای خلع ید کند، دادگاه به هر دو موضوع رسیدگی و پس از احرز مالکیت حکم به خلع ید صادر می‌کند و چنانچه ملک به ثبت رسیده اما سند رسمی به نام خواهان نباشد، وی می‌تواند دعوی الزام به تنظیم سند رسمی را توام با خلع ید مطرح کند.

• مرجع رسیدگی‌کننده پس از احراز صحت وقوع بیع، ضمن الزام به تنظیم سند، حکم بر خلع ید را  نیز صادر می‌کند.

• مالک ملک مشاعی به تنهایی می‌تواندعلیه غاصب، دعوی خلع ید طرح کند.

• صدور حکم خلع ید از شریک نیز قابل تصور است، زیرا طبق مواد ۳۵۰ و ۳۶۲ قانون مدنی، بیع اموال مشاع تجویز شده و از آثار بیع صحیح، قبض و اقباض مبیع و ثمن است که در اینجا، اقباض به معنای تخلیه و خلع ید است.

• از سوی دیگر تصرفات شریک در مال‌الشرکه بدون رضایت شریک دیگر ممنوع است که نحوه اجرای آن در ماده ۴۳ قانون اجرای احکام مدنی بیان شده است اما گاهی به جای خلع ید در اینگونه دعاوی، خواسته وضع ید یا تسلیط ید بیان می‌شود.

• خلع ید ملک غصبی و تحویل آن به مالک قانونی بدون قلع و قمع مستحدثات امکان‌پذیر نیست  و تا زمانی که بناهای غیر مجاز نیز قلع و قمع نشده باشد، تصرفات غاصبانه متجاوز ادامه پیدا کرده و خلع ید محقق نمی‌شود. (نظر دیوان عالی کشور مستفاد از مواد ۳۱۳ و  ۳۱۴ قانون مدنی)

 

 

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه املاک کلیک کنید

درخواست مشاوره

بهترین وکیل ملکی تهران

وکیل متخصص املاک

وکیل ملکی

وکیل دعاوی ملکی

13 نکته حقوقی مهم در خرید و فروش زمین کشاورزی قولنامه ای

خلع ید و تمام نکات مهم مرتبط با آن

وکیل ملکی

 

جهت مشاوره تلفنی و حضوری و یا درخواست وکیل  با شماره های زیر تماس بگیرید

77033457_021

09220583118

 

 

وکیل خلع ید،دفاع در اجرای حکم خلع ید، حسن اصفهانی وکیل متخصص ملکی

 

خلع ید، از مهمترین دعاوی ملکی می باشد. در این دعوی، مالک از شخصی که ملک وی را به صورت غیر قانونی، متصرف شده است، شکایت می‌کند و مرجع قضایی پس از حصول شرائطی که ذیلا بررسی خواهد شد، حکم به خلع ید شخص متصرف از ملک می دهد. مهمترین دغدغه مالک در این دعوی که گرفتن وکیل ملکی را برای او الزامی می کند، این است که مالک باید مالکیت و سلطه بلامنازع خود را بر ملک، ثابت کند.

تعریف دعوای خلع ید 
خلع ید یک دعوای حقوقی در مورد اموال غیرمنقول (خانه، زمین، باغ) است. مطابق ماده 308 قانون مدنی، دعوای خلع ید هنگامی مطرح می گردد که شخصی به طور غیرقانونی در مال غیرمنقول دیگری تصرف نماید و صاحب مال بخواهد مال خود را از دست متصرف خارج کند. ماده 308 قانون مدنی اشعار می دارد: «غصب استیلا بر حق غیر است به نحو عدوان». هرچند  واژه خلع ید در قانون مدنی نیامده اما این ماده خلع ید را تصرف غاصبانه معرفی می کند که درواقع  نتیجه رفع تصرف ملک غصبی، همان خلع ید است.
 

شرایط و ارکان ضروری دعوی خلع ید
دعوای خلع ید باید از ویژگی هائی برخوردار باشد تا مورد پذیرش قرار گیرد.
۱ –مالکیت خواهان 
 اولین قدم برای طرح دعوای خلع ید آن است که مدعی، مالکیت داشته باشد ، لذا ضروری است ابتدا خواهان مالکیت خود بر مال موضوع دعوی را به اثبات برساند و اگر خواهان مالک نباشد چون ذی نفع محسوب نمی شود قرار رد دعوای مطروحه صادر می شود.
ملاک مالکیت خواهان و مدعی نیز با توجه به مواد22، 46 و 48 قانون ثبت و خصوصا رای وحدت رویه شماره ۶۷۲ مورخ ۱ / ۱۰ / ۱۳۸۳ نیز سند رسمی است و نه سند عادی (قولنامه یا مبایعه نامه) و مطابق با رأی وحدت رویه فوق خلع ید از اموال غیر منقول فرع بر مالکیت [رسمی] است. بنابراین در صورتی که خواهان فاقد مالکیت ثبتی باشد دعوی وی بی تردید غیرقابل استماع است.


۲ – عدوانی بودن تصرف
استیلا بر مال دیگری در صورتی غصب محسوب می شود که تصرفات متصرف، غیر مجاز و غیر قانونی باشد. عدوانی بودن تصرف، شرط ضروری تحقق غصب است. همچنین غصب با عدم اطلاع و ناآگاهی غاصب نیز محقق می شود. ممکن است خریداری مال غصبی را خریداری نماید و در آن تصرف نماید. در این صورت باز هم غاصب شناخته شده و مسئولیت دارد هر چند که مقصر نبوده و سوء نیتی نداشته باشد.

۳ – غیر منقول بودن موضوع دعوا 
مالی که نسبت به آن دعوی خلع ید مطرح می گردد باید مال غیر منقول باشد ( مانند زمین، خانه، آپارتمان) و دعوای خلع ید نسبت به اتومبیل و .... قابل طرح و پذیرش نیست.

 

 

ادله اثبات خلع ید از ملک

 

قانون در خصوص املاکی که جریان ثبتی آنها به اتمام رسیده فقط مالک ثبتی ملک را مالک حقیقی و برخوردار از حقوق مالکانه می داند و از او دفاع می کند.

دعوای خلع ید از قرارداد ناشی نمی گردد لذا تصرف غاصبانه ملک در واقع یک عمل حقوقی است  واز این جهت ریشه قراردادی ندارد لذا تنظیم دادخواست و شیوه تحصیل دلیل در آن بسیار حساس بوده و دارای ابعاد حقوقی منحصر به فرد می باشد.

اثبات تصرف ملک موضوع مالکیت در دعوای خلع ید توسط وکیل دعاوی خلع ید بسیار اهمیت دارد چرا که در غیر اینصورت به صرف انکار تصرف توسط غاصب ولو به صورت کذب دعوا شکت خورده و تمام وقت و هزینه مصروف به هدر خواهد رفت.

 

وجود اشتراک و افتراق خلع ید و تصرف عدوانی

در دعوای تصرف عدوانی، رعایت تشریفات دادرسی لازم نیست؛ در صورتی که در خلع ید رعایت این تشریفات لازم است؛ در حالی که هر دوی این دعاوی قابلیت تجدیدنظرخواهی را دارند. در خلع ید به موجب ماده یک قانون اجرای احکام مدنی، ضروری است که حکم قطعی و سپس اجرایی شود؛ این در حالی است که چون دعوای تصرف عدوانی بلافاصله قابل اجرا است، نیازی به قطعی شدن و صدور اجراییه ندارد و درخواست تجدید نظر مانع اجرا نخواهد بود.

 

تفاوت دعوای خلع ید و تخلیه ید

دعوی تخلیه ید از جمله دعاوی مشابه با دعوی خلع ید است مهم ترین وجوه تشابه آنها این است که اولا موضوع هر دو مال غیر منقول است و ثانیا نتیجه هر دعوا خارج نمودن مال از تصرفات متصرف است اما این دو تفاوتهای اساسی با هم دارند به همین دلیل در عرف خاص و قضائی بین خلع ید و تخلیه تفاوت وجود دارد.

دعوی تخلیه در مورد اموالی است که با اذن قانونی تصرف گردیده است استعمال می شود دعوی تخلیه غیر مالی محسوب می شود و مبنای تفاوت این دعوا این است که هر گاه بین مالک و متصرف در مورد ملک قرار داد اجاره ای منعقد شده باشد و پس از انقضای مدت اجاره، مستاجر یا متصرف حاضر به تخلیه به تخلیه ملک نباشد برای خارج نمودن ملک از تصرفات متصرف لازم است دعوی تخلیه مطرح شود.

بنابراین دعوای تخلیه ناشی از یک رابطه قراردادی است ولی دعوای خلع ید ناشی از تصرفات غاصبانه می باشد و متصرف بدون وجود هیچ گونه رابطه قراردادی و بدون اذن و اجازه ملک را تصرف می نماید.

در این گونه دعاوی شخص متصرف اول به شیوه قانونی و قراردادی و با اجازه مالک به انتفاع از ملک پرداخته است ولی بعد از تمام شدن زمانی که از قبل مشخص شده بود، ملک را به مالک اصلی تحویل نداده است و به شیوه غیر قانونی آن را به تصرف خود درآورده است.

 

دعوی خلع ید از املاک مشاعی 

شرکت در معنای خاص خود یکی از انواع عقود معین است که همراه با اشاعه در حق مالکیت ایجاد می شود . برای تحقق شرکت باید دو یا چند حق مالکیت در هم آمیزد . هدف از این آمیزش رسیدن به یگانگی است . شکل تکامل یافته شرکت در حقوق کنونی صورتی است که در آن مالکیت های جزء ، اصالت خود را از دست می دهند و در یک مالکیت جمعی و اشتراکی ادغام می شوند و اجتماع مالکیت ها وجودی مستقل می یابند که از آن به شخصیت حقوقی یاد می شود . ولی گاه اتحاد مالکیت ها به کمال نمی رسند و به حالت اجتماع در می یابند بدون آنکه اصالت هرکدام از بین برود ، در این حالت آن را اشاعه می نامند . در این حالت مالکیت شرکا اصالت خود را از دست نمی دهد و در مالکیت جمعی منحل نمی شود اما در عالم خارج آمیخته با حق دیگران است به گونه ای که در هر جزء وجود دارد بدون اینکه بتوان مصداق مستقل و جدا گانه ای برای آن تعیین کرد . برای مثال دو برادری که خانه پدر را به ارث می برند در عین حال که بر هر ذره و آجر آن مالکیت دارند ولی بر هیچ بخشی نمی توانند ادعای مالکیت مستقل داشته باشند . بهمین جهت است که هیچ یک از مالکین مشاع بدون اذن دیگران حق تصرف در مال مشترک را ندارند . در ماده 571 قانون مدنی آمده است «شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیئی واحد به نحو اشاعه» بر این اساس هرگاه بیش از یکنفر بر ملکی مالکیت داشته باشند مالکیت آنها بر ملک مذکور به نحو اشاعه بوده و مالکیت مشاعی محقق می گردد . مال مشاع در مقابل «مال مفروز» یا «ملک اختصاصی» است که آن عبارت است از مالی که شخص به نحو انحصار، مالک آن باشد؛ مانند خانه یا ماشینى که منحصراً در ملک یک فرد است و کسى با او شریک نیست و اگر قبلاً نیز مشاع بوده فعلاً تقسیم شده و هر کدام سهم خاص به خود را مالک‌اند.

 

همانطور که گفته شد دعوی خلع ید باید علیه کسی مطرح شود که برملک مدعی تصرف دارد در غیر اینصورت دعوی رد خواهد شد اما درخصوص خلع ید از ملک مشاعی بررسی چند نکته ضروری است :

 

1)       در ملک مشاعی طرح دعوی علیه تمامی شرکا ضروری نمی باشد

دعوی خلع ید باید علیه متصرف یا متصرفین ملک مشاعی طرح شود ، خواه متصرف شریک مشاعی باشد خواه مالکیتی بر ملک مشاعی نداشته باشد. (نظر مخالف وجود دارد)

 

2)      در ملک مشاعی طرح دعوی علیه همه متصرفین ضروری نیست

هرگاه چند نفر خواه دارای مالکیت مشاعی و خواه فاقد آن ملکی را متصرف باشند با توجه به ماده 2 قانون آئین دادرسی مدنی این خواهان است که محدوده رسیدگی دادگاه را معلوم می کند ولی در این صورت خلع ید از سایر متصرفین نیازمند طرح دعوی جداگانه می باشد .

 

3)     طرح دعوی از سوی یک یا چند تن از مالکین مشاعی جهت رسیدگی به دعوی کافی می باشد

ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی بیان می دارد «در مواردی که حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد ...» ملاحظه می شود مقنن در این ماده صدور حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع و به درخواست احد از مالکین مشاعی را پیش بینی کرده است . عدم استماع دعوی و مقید کردن آن به طرح دعوی از سوی دیگر مالکین مشاعی نیازمند نص است که چنین نصی وجود ندارد ، همچنین بنا بر اصول مسلم حقوقی نمی توان فردی را به طرح دعوی ملزم نمود و در صورتی که حقی از فردی تضعیع می گردد او حق دادخواهی دارد و نمیتوان رسیدگی به دادخواهی این فرد را منوط به ورود افرادی دانست که شاید تمایلی به اقامه دعوی نداشته باشند . باید توجه داشت که اگرچه دعوی خلع یدی که از سوی یکی از شرکا طرح شده است قابل استماع است اما در صورت مطالبه اجرت المثل ، تنها به نسبت مالکیت همان یک نفر رای به پرداخت اجرت المثل صادر می گردد .

 

اجرای حکم خلع ید مشاعی

به موجب ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی اگر به نفع یکی از مالکین مشاعی و علیه متصرف مال مشاع ، حکم خلع ید صادر شود ، متصرف از ملک بیرون رانده می شود اما ملک در اختیار محکوم له قرار نخواهد گرفت . زیرا لازمه ی تصرف محکوم له بر ملک ، تصرف در سهم سایر شرکای ملک مشاعی می باشد و اگر تصرفی بدون اذن سایر شرکا صورت گیرد متصرف یعنی محکوم علیه خود غاصب می باشد .

 

هزینه دادرسی دعوی خلع ید

دعوای تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق، غیرمالی است. در حالی که دعوی خلع ید، از جمله دعاوی اموال غیرمنقول مالی تلقی شده و از نظر پرداخت هزینه دادرسی، بر مبنای ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه عمل می‌شود و اختلاف یا عدم اختلاف در مالکیت تاثیری ندارد.

 

صلاحیت مرجع رسیدگی کننده

مطابق با ماده12 قانون آئین دادرسی مدنی دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول اعم از دعاوی مالکیت ، مزاحمت ،ممانعت از حق ، تصرف عدوانی و سایر حقوق راجع به آن در دادگاهی اقامه می شود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است ، اگرچه خوانده در آن حوزه مقیم نباشد .  بدیهی است با توجه به اینکه قابلیت تجدیدنظرخواهی رای صادر بر اساس تقویم خواسته تعیین می شود ، دعوی از حیث معیار صلاحیت و قابلیت تجدیدنظرخواهی همان است که خواهان در دادخواست خود به عنوان تقویم خواسته معین نموده است و اگر خواهان خواسته خود را کمتر از سه میلیون ریال تقویم نماید ، رای صادره قطعی و غیر قابل تجدید نظر می باشد .

لازم به ذکر است در این دعوی ارسال دادخواست به مرجع ذی صلاح از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی صورت می گیرد . جهت مراجعه به این دفاتر همراه داشتن مدرک شناسایی جهت احراز هویت و سند مالکیت و وکالتنامه ( در صورتی که دعوی از جانب وکیل دادگستری مطرح می گردد ) و همچنین کارت عابر بانک جهت پرداخت هزینه  دادرسی ، الزامی است.

 

دفاع از دعوای خلع ید

در پاره ای از دعاوی خلع ید طرح شده خوانده که طرف دعوای خلع ید است در دفتر ثبت املاک فاقد مالکیت رسمی بوده اما در عین حال به موجب روابط حقوقی با مالک یا مالکین ثبتی در واقع مالک ملک مورد تصرف می باشد اما به گونه غیر ثبتی فرضا به معامله بیع یا صلح ثبت نشده مالک است .

در اینگونه موارد اثبات مالکیت توسط خوانده باعث رد دعوای خواهان توسط دادگاه است که در بسیاری از موارد جهت اثبات این مراتب طرح دعاوی طاری طریق نیل به این مقصود می باشد لذا تشخیص نحوه دفاع امری در تخصص یک حقوقدان است

 نکات مهم در مورد دعوای خلع ید

• چنانچه ملکی به ثبت نرسیده و قانون ثبت هنوز در آن اجرا نشده باشد، داشتن سند مالکیت برای احراز مالکیت خواهان موضوعیت ندارد. حکم قطعی محکمه دال بر اثبات مالکیت پیوست دادخواست می‌شود.

• چنانچه خواهان با ارایه سند عادی در چنین املاکی مدعی مالکیت شده و تقاضای خلع ید کند، دادگاه به هر دو موضوع رسیدگی و پس از احرز مالکیت حکم به خلع ید صادر می‌کند و چنانچه ملک به ثبت رسیده اما سند رسمی به نام خواهان نباشد، وی می‌تواند دعوی الزام به تنظیم سند رسمی را توام با خلع ید مطرح کند.

• مرجع رسیدگی‌کننده پس از احراز صحت وقوع بیع، ضمن الزام به تنظیم سند، حکم بر خلع ید را  نیز صادر می‌کند.

• مالک ملک مشاعی به تنهایی می‌تواندعلیه غاصب، دعوی خلع ید طرح کند.

• صدور حکم خلع ید از شریک نیز قابل تصور است، زیرا طبق مواد ۳۵۰ و ۳۶۲ قانون مدنی، بیع اموال مشاع تجویز شده و از آثار بیع صحیح، قبض و اقباض مبیع و ثمن است که در اینجا، اقباض به معنای تخلیه و خلع ید است.

• از سوی دیگر تصرفات شریک در مال‌الشرکه بدون رضایت شریک دیگر ممنوع است که نحوه اجرای آن در ماده ۴۳ قانون اجرای احکام مدنی بیان شده است اما گاهی به جای خلع ید در اینگونه دعاوی، خواسته وضع ید یا تسلیط ید بیان می‌شود.

• خلع ید ملک غصبی و تحویل آن به مالک قانونی بدون قلع و قمع مستحدثات امکان‌پذیر نیست  و تا زمانی که بناهای غیر مجاز نیز قلع و قمع نشده باشد، تصرفات غاصبانه متجاوز ادامه پیدا کرده و خلع ید محقق نمی‌شود. (نظر دیوان عالی کشور مستفاد از مواد ۳۱۳ و  ۳۱۴ قانون مدنی)

 

 

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه املاک کلیک کنید

درخواست مشاوره

بهترین وکیل ملکی تهران

وکیل متخصص املاک

وکیل ملکی

وکیل دعاوی ملکی

13 نکته حقوقی مهم در خرید و فروش زمین کشاورزی قولنامه ای 

13 نکته حقوقی مهم در خرید و فروش زمین کشاورزی قولنامه ای ‼

1398/10/08

 

وکیل ملکی

جهت مشاوره تلفنی و حضوری و یا درخواست وکیل  با شماره های زیر تماس بگیرید

77033457_021

09220583118

13 نکته مهم در خرید و فروش زمین کشاورزی قولنامه ای ‼

وکیل ملکی

جهت مشاوره تلفنی و حضوری و یا درخواست وکیل ملکی با شماره زیر تماس بگیرید

77033457_021

 

13 نکته مهم در خرید و فروش زمین کشاورزی قولنامه ای  ‼

 

13 نکته مهم در خرید و فروش زمین کشاورزی قولنامه ای

 

1-اولین نکته مهم همان احراز هویت فردی  و  گواهی های اثبات مالکیت فروشنده است. 

 

2-در انتهای قولنامه مهر و امضای دهیاری و اعضای شورای روستا حتما باید ضمیمه شود .

 

3-از اداره کشاروزی، برای انتقال ملک استعلام گرفته  که مصادره ای نباشد و مشکلات حقوقی اراضی  نداشته باشد و کاربری ملک به طور دقیق احراز گردد .

 

4-از اداره منابع  طبیعی استعلام بگیرید برای اینکه زمین مرتع نباشد ،دولتی نباشد ، و حریم جنگل یا رودخانه و سد و... نباشد و مشکلات دیگر حقوقی مربوط به منابع طبیعی نداشته باشد.

 


5-برخی از این زمین ها دارای سند تک برگ یا منگوله دار و یا  برگه مخصوص گواهی مالکیت هستند هستند و برخی هم قولنامه ای هستند ، که وضیعت آن باید در توضیحات قولنامه ذکر شود

 

6-ذکر این جمله که (( چنانچه هر گونه فسادی در معامله مشخص شود  فروشنده متعهد است علاوه بر فسخ فلان مبلغ را به عنوان خسارت به خریدار پرداخت کند))

7-بهتر است تعهد محضری از فروشنده  برای محکم کردن معامله دریافت شود. 

 

8-جهت محکم کاری :تحقیق محلی از اهالی روستا ، همچنین دریافت امضا از مالک زمین مجاور و یا امضا از مالک قبلی میتواند در محکم کردن خرید شما کمک کند .(  این کار باعث شفافیت برخی موارد میشود مثلا غصبی نبودن ، فروش مال غیر و مالک نبودن ، بدهی های احتمالی زمین ،توقیفی نبودن ،مدعی های دیگر و...) 

 


9-در مورد حق پشیمانی یا مدعی شدن شخص دیگر و یا قابل انتقال نبودن ملک در قولنامه توضیح دهید (مثلا  حق پیشمانی ده درصد از مبلغ کل بدون تشریفات قانونی) 

 

10-بین طرفین شرط شود که چنانچه هر یک از چکها به هر علت در موقع ارائه به بانک پرداخت نشود ، بیع و قرارداد به خودی خود منفسخ خواهد شد و فروشنده می تواند ملک را به دیگری منتقل کند در این حالت صرفا مبلغ پرداختی خریدار به کسر ۱۰ درصد قابل استرداد خواهد بود "

 

11-اگر زمین  یا باغ دارای سند باشد  قبل از عقد قرارداد ، توسط دفترخانه از اداره ثبت ، در مورد اینکه توفیقی نبودن ملک و یا ممنوع المعامله نبودنمن مالک و یا وکیل ، استعلام کنید .

 

12-در مورد کلیه متعلقات از جمله داشتن یا نداشتن چاه و داشتن مجوز و باطل شدن یا نشدن آن مجوز صریحا در قولنامه بنویسید و  بهتر است در مورد مجوز ازاداره آبیاری استعلام به عمل آورید.

 

13- زمین هایی که لب جاده هستند باید فاصله حریم قانونی را داشته باشند که در مورد آن میتوان از اداره راه استعلام لازم را دریافت کرد که مثلا در طرح توسعه  و راهسازی جاده نباشد


در پایان ذکر این مورد ضروری است که مالکان یا متصرفان اراضی زراعی و باغ‌های خارج از بافت شهری و روستایی باید مطلع باشند که چنانچه به صورت غیرمجاز و بدون اخذ مجوز از کمیسیون مربوطه، اقدام به تغییر کاربری نمایند، مرتکب جرم شده اند.

وکیل دعاوی ملکی

وکیل معاملات ملکی

وکیل متخصص املاک

حق شریک در فروش ملک مشترک(حق شفعه)

حق شریک در فروش ملک مشترک(حق شفعه)

حق شریک در فروش ملک مشترک(حق شفعه)

حق شریک در فروش ملک مشترک(حق شفعه)


 

حق شفعه چیست؟ حق شرکا در ملک کدامند؟ آیا شریک می تواند ملک را بفروشد؟

 

گاهی اوقات افراد به دلایل مختلف مانند ناتوانی از پرداخت قیمت مالی، تصمیم می گیرند ملکی را به طور مشترک خریداری نمایند و گاهی نیز مالی به صورت قهری به دو نفر منتقل می شود مانند خانه ای که به واسطه ارث به دو برادر منتقل می شود که به آن انتقال قهری گفته می شود. هرگاه یکی از شرکا سهم خود را به شخص دیگری بفروشد، شریک دیگر می تواند با پرداخت دقیق به میزان مبلغ فروخته شده به خریدار خود، مالک تمام مال شود. در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا شریک دیگر می تواند مانع فروش سهم شریک به دیگری شود یا اینکه آیا می تواند خود سهم شریک را خریداری نماید. به عبارت دیگر، آیا شریک بر خریدار دیگر اولویت دارد و چنانچه شریک تمایل به فروش سهم خود به شریک خویش را نداشته باشد ایا اجبار او ممکن است؟ در نوشته حاضر در ارتباط با فروش ملک مشترک بین دو نفر تحت عنوان حق شفعه توضیحاتی ارائه می گردد.

 

 

اخذ به شفعه چیست؟ 

 

شفعه امتیاز و حق تقدیم برای شریک ملک مشترک ایجاد می کند که مورد حمایت قانونی است بدین معنی که هرگاه مال غیرمنقول قابل ما تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک سهم خود را به شخص دیگری بفروشد، شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد ومالک سهم فروخته شده گردد. یکی از مواردی که باعث ایجاد مالکیت می شود اخذ به شفعه است (که برای استفاده از این حق باید از شرایط آن آگاهی داشته باشیم) ابتدا برای تفهیم موضوع، حق شفعه را با مثالی شرح می دهیم شخص الف وب در مالکیت زمینی شریک هستند. شخص الف قصد فروش سهم خود را از زمین مشترک دارد و با تعیین قیمتی آن را به شخصج می فروشد. شخص ب (شریک دوم) در صورت دارا بودن شرایطی که توضیح خواهیم داد به محض اطلاع، حق دارد سهم شریک اول را بخرد یعنی سهم او را به ملکیت خود در آورد و از چنگ مشتری (شخص ج) به همان مبلغی که به فروشنده (شخص الف) داده بیرون بیاورد. این حق را شفعه و صاحب آن را شفیع می نامیم.

 

تعریف قانونی حق شفعه

 

این موضوع را حقوقدانان براساس ماده 808 قانون مدنی بیان نموده اند

((هرگاه مال غیرمنقول قابل تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک حصه خود را به قصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد و حصه مبیعه را تملک کند. این حق را حق شفعه و صاحب آن می گویند.))

 

 

شرایط ایجاد حق شفعه

 

١- مال باید غیرمنقول باشد و شامل اموال منقول نخواهد بو - حق شفعه ویژه املاک است و مواردی مانند سهام شرکتها، طلا شحن جواهرات و خودرو را شامل نمی شود.

- مال غیرمنقول: مالی است که از محلی به محل دیگر نتوان انتقال داد و اگر آن را منتقل کنیم باعث خرابی یا نقص خود مال یا محل آن می شود.

 - مال منقول: مالی است که انتقال آن از محلی به محل دیگر امکان دارد بدون اینکه به خود مال یا محل ان خرابی وارد شود. 

۲- شرکت به حالت مشاع باشد؛ یعنی نباید دو شریک سهم انفرادی خود را به طور مفروز در تصرف داشته باشند زیرا در آن صورت طبق قانون حق شفعه وجود ندارد.

 3- مال باید قابل تقسیم باشد؛ لذا شامل اموال غیرقابل تقسیم نمی شود. 

۴- شراکت مشاعی باید بین ۲ نفر باشد؛ یعنی اگر مال غیرمنقول مشاعی مشترک بین بیش از ۲ نفر باشد حق شفعه تحقق نمی یابد زیرا اگر تعداد مالکان بیش از ۲ نفر باشد، در مورد ایجاد حق شفعه معلوم نیست که از شرکای باقیمانده کدام یک حق اخذ به شفعه را پیدا می کند.

5- معامله باید بیع باشد (خرید و فروش)؛ پس شامل صلح و هبه و سایر معاملات نمی شود. یعنی اگر شریکی سهم خود را صلح کند شریکډوم حق شفعه ندارد، ولی اگر در مراجع ذیصلاح قضایی ناب کند که هدف معاملة بیع بوده ولی با عنوان صلح منتقل شد این حق رای شفیع قابل اعمال خواهد بود.

6- شریک باید مبلغ قیمتی را که مشتری داده به او بدهد نه کمترونه بیشتر

باید توجه داشت که قیمت ملک در حالت اشاعه کمتر از قیمت همان ملک در حالت افراز (تقسیم) است؛ به طور مثال، اگر3 دانگ مشاع ملکی در حالت اشاعه به ده میلیون ریال فروش رفته باشد چنانچه همان ملک شش دانگ به یک نفر تعلق داشته باشد بیش از بیست ملیون ریال قیمت خواهد داشت.

7- حق شفعه فوری است؛ (ماده ۸۲۱ قانون مدنی) اگاهی، علم و اطلاع شریک دوم(شفیع) از انجام معامله و آگاهی از وجود حق شفعه و از شرایط آن از جمله موارد فوریت می باشد.بنابراین درنگ و تاخیر در اخذ به شفعه باعث سقوط حق می شود. مهلت عرفی اجرای حق از تارخ آگهی از وقوع معامله رعایت می شود.

۸- هرگاه بیع راجع به اعیان و بدون زمین باشد حق شفعه نخواهد بود. (ماده ۸۰۹ قانون مدنی)

 

بیشتر بدانید: وقف و انحلال وقف و موارد فروش مال موقوفه چیست؟

پرسش: آیا اخذ به شفعه در بیع (خرید و فروش آپارتمانها قابل اعمال است یا خیر؟

 پاسخ: به نظر می رسد به دلیل این که مالکین آپارتمانها فقط مالک امطلق سهم اختصاصی، یعنی بنای بدون زمین بوده و در زمین، مالکیت مشاعی به صورت حق استفاده از مشاعات دارند، اخذ به شفعه جاری نخواهد بود.

 

پرسش: اگر ساختمان با درخت خانه مشترک، بدون زمین آن فروخته شود آیا می توان با حق شفعه عمارت یا درخت را تملک نمود؟ پاسخ: خیر؛ در این صورت حق شفعه جاری نیست.

 

پرسش: اگر حصه یکی از دو شریک وقف باشد، آیا متولی وقف یا کسانی که به نفع او وقف شده می توانند از حق شفعه برخوردار گردیده و حصه فروخته شده شریک را تملک نمایند ؟ پاسخ: متولی وقف و کسانی که به نفع آنها وقف شده حق استفاده از حق شفعه را ندارند؛ زیرا حق شفعه امتیازی استثنایی می باشد که محدود به زمان است و فقط در صورتی که صاحب ملک بخواهد ملک را به فروش برساند شریک دیگر حق شفعه پیدا می کند.

 

پرسش: اگر ثابت شود بیع غیرقانونی و غیرشرعی بوده است آیا حق شفعه در آن جاری می باشد؟

 پاسخ: خیر؛ در بیع فاسد حق شفعه نیست


پرسش: اگر مشتری بعد از خرید سهم مشاعی و قبل از این که شفیع از حق شفعه استفاده کند آن را به دیگری بفروشد، آیا حق شفعه از بین می رود؟

پاسخ: خیر؛ اگر مشتری بعد از خرید و قبل از اینکه شریک از حق شفعه استفاده کند مورد خریداری را به دیگری بفروشد، حق شفعه کماکان برقرار است و اگر شریک از حق شفعه استفاده نمود، کلیه معاملات مشتری که بعد از عقد فروش و قبل از استفاده شریک از حق شفعه صورت گرفته باطل می شود.

 

پرسش: اگر مشتری بعد از خرید و فروش در مورد معامله، درختی کاشت یا ساختمانی احداث کرد و بعد شریک از حق شفعه استفاده نمود، تکلیف ساختمان، درخت و میوه های آن چه می شود؟

 پاسخ: چون ساختمان و درخت جزء نمائات متصله است بعد از اعمال حق شفعه، مال شفیع می شود. البته مشتری می تواند ساختمان یا درختهای کاشته شده را قلع کند ولی میوه درختها چون جزء نمائات منفصله هست مال مشتری خواهد بود.

 

پرسش: اگر شریک از جریان خرید و فروش اطلاع پیدا کرد و پس از گذشت مدتی خواست تا از حق شفعه استفاده کند آیا این حق را دارد؟ 

پاسخ: خیر؛ استفاده از حق شفعه فوری است و اگر شریک بعد از ا اطلاع از جریان بیع فورا اقدام به حق شفعه ننماید، دیگر نمی تواند از حق شفعه استفاده کند.|

 

پرسش: اگر بعد از فروش و قبل از اطلاع از جریان فروش، شفیع فوت شود تکلیف حق شفعه چه خواهد بود؟ 

پاسخ: بعد از فوت شفیع حق شفعه به وراث وی منتقل می شود، اما أورثه یا باید از حق شفعه صرف نظر نمایند یا نسبت به کل سهم مشترک فروخته شده اعمال حق شفعه کنند.

 

پرسش: اگر ملک دو نفر در راه عبور و مجری (راه آب) مشترک باشد ویکی از آنها ملک خود را با حق عبور و مجرا بفروشد، دیگری حق شفعه دارد؟ 

پاسخ: بله دارد، اگر چه در خود ملک شریک نباشد؛ ولی اگر ملک را بدون راه عبور یا مجرا بفروشد، دیگری حق شفعه ندارد.

به نقل از بروشور های معاونت آموزش قوه قضاییه

 

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه املاک کلیک کنید

درخواست مشاوره

بهترین وکیل ملکی تهران

وکیل متخصص املاک

وکیل ملکی

وکیل دعاوی ملکی

مشاوره حقوقی

مشاوره حقوقی

مشاوره حقوقی با  وکیل پایه یک دادگستری حسن اصفهانی  

وکیل ملکی، وکیل ورشکستگی 

کارشناس ارشد حقوق از دانشگاه شهید بهشتی

14 سال سابقه وکالت و موفقیت در بیش از 300 پرونده متعدد حقوقی، ملکی، کیفری، خانواده و ...

دارای مجوز حقوقی از نهاد ریاست جمهوری به منظور وکالت و مشاوره در شرکت های دولتی

مشاور حقوقی ارشد شرکت پتروشیمی خلیج فارس(بزرگترین شرکت هلدینگ موجود)

سوابق مشاور حقوقی در شرکت های نفتی ، بازرگانی، ساختمانی، مسکن مهر

09220583118

021-77033457